
گۆڕان نیوز- وریا غفوری، یکی از خاصترین فوتبالیست های ایران، بالاخره به شایعاتی که درباره او رواج پیدا کرده بود، رنگ واقعیت بخشید و از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. وریا مدافع راست سالهای نه چندان دور تیم ملی که ۲۸ بار پیراهن تیم ملی و البته ۱۵۸ بار پیراهن استقلال را به تن کرد و بازیکن سابق تیم فولاد خوزستان پس از سالها حضور در فوتبال حرفهای از این عرصه آنهم به صورت مجازی و با نوشتن متنی در اینستاگرام خداحافظی کرد.
این مدافع باتجربه که زیر نظر کارلوس کی روش به تیم ملی دعوت شده بود اگرچه دو مرتبه در جام ملتها (۲۰۱۵ و ۲۰۱۷) بازی کرد اما در لیست مسافران تیم ملی برای جامهای جهانی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ جای نداشت.
دوران حرفهای وریا غفوری از تیم پاس همدان شروع شد او پس از سه فصل به تیم شهرداری تبریز منتقل شد. این بازیکن پس از نفت تهران و سپس سپاهان به استقلال ملحق شد که برای شش فصل در این تیم حضور داشت.
این بازیکن در فصل گذشته به همراه تیم استقلال بدون شکست عنوان قهرمانی در لیگ برتر را به دست آورد، جدایی از تیم فولاد خوزستان در روزهایی رقم خورد که او به شدت بابت مواضع اجتماعی خود، شرایط پرماجرایی را لمس میکرد. شرایط به گونهای رقم خورد که وریا بعد از اینکه از پنجره زمستانی و حضور در تیم جدید بازماند، ترجیح داد اکنون در ۳۵ سالگی خبر از پایان دوران بازی خود بدهد.
او با انتشار استوری در صفحه شخصی خود از خداحافظی از دنیای فوتبال در ورزشگاه آزادی کنار هواداران تیم استقلال در روز دربی خبر داده بود.
خداحافظی وریا واکنشهای زیادی در پی داشت و حتی تعدادی مدعی شدند به او اجازه حضور در ورزشگاه آزادی برای تماشای دربی، یک روز پس از اعلام خداحافظیاش را هم ندادهاند. از موقعی که وریا غفوری خداحافظی کرده بسیاری از چهرههای مطرح ایران در عرصههای مختلف، با نوشتن پیامی سعی کرده تلاشهای او را مورد ستایش قرار دهند. پرویز پرستویی بازیگر سرشناس سینما، علیرضا بیرانوند، دروزاهبان باشگاه پرسپولیس و تیم ملی، امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی فوتبال، سروش رفیعی بازیکن سرشناس و موثر پرسپولیس، مجتبی پوربخش مجری صداوسیما، شهربانو منصوریان قهرمان ووشوی جهان، فرهاد مجیدی سرمربی سابق استقلال و ….با وجود این، شاید هیچ کدام از آن متون و پیام ها به اندازه دلنوشته «مونا اردلان»، همسر وریا غفوری احساسی نباشد.

همسر وریا در پیامی اینستاگرامی نسبت به خداحافظی کاپیتان سابق استقلال نوشت: «به همین سادگى؛ و پس از بی مهریهای فراوان با یک استوری با تمام لحظه ها، نفس ها، عشق و سال هاى رفته خداحافظى کردى و تمام. وریای عزیزم اینست بهاى حضورمان در روزهاى سر تا پا مجازى و ما در این حقیقت غوطه وریم. مى دانم از پس روزهاى بدون عشق برآمدن طاقت فرساست. اما هر کاری برای وریای این سرزمین بسان معنی نامت به بهترین شکل به سرانجام خواهد رسید. نگاه پر از غرورت را به مانند کوههای استوار این سرزمین در تمام لحظههای با هم بودن حس کردم. برخیز تا این لحظهها را حایل کنیم میان زندگى و صورتهای پر مهر “رادین” و “بارین” که از نبودن هایت خسته اند و آغوش گرم پدرى را جستجو مى کنند که زاده شهریست که مردمانش هنوز قوى و راست قامتان تاریخ اند، بى رحمىها را کنار مى زنند و پس از سالها هنوز هم با نامردىها مى جنگند و خم نمى شوند. اجازه نمى دهم این روزها در آسمانت کلاغ هاى سیاه پرواز کنند. بچه هایمان و تو هدیه اى هستند از همان آسمان. اینک وقت آن رسیده چهار نفرى در کنار هم در دنیاى واقعى خودمان نفس بکشیم و از صداى خنده هایشان قندها در دلمان آب شود. مانند نامت دوباره متولد شو و سلام کن به دنیای پر هیاهوی سخت و طاقت فرسای بدون فوتبال».
رفتارها، واکنش ها، تصمیمات و برنامه ریزی اکثر کشورها نشانگر آن است ورزش در دنیای کنونی برخلاف تمام شعارها و توصیه های اخلاقی، توجه به سلامت و سرگرمی و قهرمانی، موضوعات دیگری در آن مشاهده می شود، چرا که زمینه ساز رفتار و برنامه ای شده اند که ورزش با سیاست و تجارت و اهداف والاتری آمیخته است و به ویژه فوتبال که نقشی فراتر از ورزش را عهده دار شده است.
شاید هیچ پدیده اجتماعی و تجاری دیگری را نتوان با فوتبال مقایسه کرد که به این اندازه در زندگی روزمره مردم آمیخته باشد. این ورزش در هر کجای دنیا برگزار شود فارغ از هر عقیده و مذهب و زبانی، مورد توجه قرار می گیرد و لذت ها و شادی ها و تاثیرات مثبت و منفی خاص خود را به دنبال دارد. این ورزش همانگونه که یک بازی گروهی است و با وحدت و هماهنگی باید به انجام برسد و کارکرد وحدت آفرین نیز به دنبال دارد اما امروزه همانگونه که پیشتر بیان شد به یک پدیده چند بعدی در خیلی از حوزه ها تبدیل شده و خیلی اوقات درهم گسیختگی و تفرقه و دشمنی نیز ایجاد می کند و با آمیخته شدن آن با سیاست نیز سبب کدورت ها و نفرت ها و دلشکستگی ها و نزاع های بین قبیله ای و قومی و ملت ها هم می شود.
تاثیرات این پدیده در همه جوامع و به ویژه جامعه ما هم بیشتر نمود پیدا کرده که می توان به نقش آن در بازی و عملکرد ورزشکاری مانند وریا غفوری اشاره کرد که همه علاقمندان و شهروندان و هموطنان کم و زیاد از آن مطلع هستند.
وریا غفوری متولد شهریور ماه سال ۱۳۶۶ سنندج یک فوتبالیست حرفه ای و توانمندی است و در مستطیل سبز جدای از لحاظ فنی در انسجام تیمی ورزشکار موفقی بوده است و به عنوان یک فوتبالیست موفق با توانای فنی و جسمی و تلاش و زحمت به مقام قهرمانی می رسد دارای جرات و شجاعت است که مجدانه و دلسورانه برای رنج ها و مطالبات جامعه اش نیز به فعالیت می پردازد. از حقوق مظلومان و مردم دفاع می کند و هراسی به دل راه ندارد از رنج و مرگ کولبران، محرومیت کودکان، تضعیف حقوق کارگران، دختر آبی، کمک به سیل زدگان و تجاوز به شنگال و عفرین گرفته تا گرانی ها، فشارهای اقتصادی بر جامعه و وضعیت بد معیشتی مردم دفاع کرده و در کنار مردم و با مردم می ماند.
وریا غفوری یکی از محبوبترین فوتبالیست های ایران است، سبک زندگی و دغدغه های او به نسبت مردم و جامعه اش از او یک بازیکن خاص ساخته که گاهاً هواداران تیم رقیب را نیز طرفدار خودش می کرد.
وریا غفوری، سالهاست که به غیر از صحبت و فعالیت درباره فوتبال، به مسائل رخداده در حوزه اجتماعی پرداخته و در اینستاگرام شخصیاش، با واکنشهای متنوعی به این موضوعات داشته است.
وریا اعتقاد داشت وقتی صحبت از مسائل اجتماعی شود، یعنی جایی که پای مردم به میان بیاید، فوتبال برایش اولویتی ندارد. «من وطن فروش و تجزیه طلب نیستم. یک جان دارم و هزاران بار فدای ایران میکنم. اما هر زمانی که من درباره مسائل اجتماعی و مدنی صحبت میکنم، برای من فوتبال در اولویت نیست. در جایگاهی که قرار گرفتهام، باید از آن استفاده کنم. هواداران ما با هزاران بدبختی بلیت را تهیه میکنند و ما را تشویق میکنند، در نتیجه ما باید زبان آنها باشیم. زمانی که میبینم و فکر میکنم، همیشه بغض گلویم را میگیرد. واقعا ناراحت میشوم و کاری از دست آدم برنمیآید. من نمیدانم مسئولان شرمنده نمیشوند که این موقعیتها را میبینند؟ ولی امیدوارم به بهترین شکل جمع شود و مردم ما بتوانند چیزی که لایق آن هستند، به آن شکل زندگی کنند. عمر ما کوتاه است و باید سعادتمند زندگی کنیم. این حق مردم ایران است که سعادتمند زندگی کنند».
حرفهای وریا غفوری اگرچه با واکنش مثبت مردم مواجه شد، ولی با بدسلیقگی مسئولان ورزش روبهرو شد. حرف های وریا شاید به مذاق برخی از مدیران و مسئولان خوش نیاید، ولی غیر از واقعیت نیست و آنچه که او گفته است حرف دل بسیاری از مردم ایران است.
در طول یک قرن گذشته به ویژه در چهار دههی گذشته فاصله حکومت و بی توجهی به مطالبات مردم کُرد همیشه موجبات نگرانی مردم مناطق کردنشین را به همراه داشته و هر زمان که ایران با مشکلاتی مواجه شده بخشی از مسولان و نهادها سریعاً انگشت اتهام را به سوی گوشه و کنار کشور به ویژه مناطق کُردنشین نشانه رفتهاند.
قطعاً بیعدالتی، تبعیض و دیده نشدن اقلیتهای قومی و مذهبی و کم توجهی به مطالبات مردم رویکردهای واگرایی، چالش و گسست تولید میکند.
در همه دورههای ریاست جمهوری مطالبات کُردها مورد مورد بی مهری قرار گرفته
است و مشکلات و معضلاتی که در ایران در حال رشد هستند در مناطق کردنشین رشد چند برابری و مضاعفی داشته اند. نبود کارخانجات عظیم، بیکاری، کولبری، بی اعتمادی به مردم این مناطق که می توان به ده ها وزارتخانه و سازمان و پست های مدیریتی کلان اشاره کرد که از وجود کرُدها بی بهره هستند. و اگر گله و اعتراضی از مردم شنیده می شود که متاسفانه کسی هم صدایشان را نمی شنود در ارتباط با ناعدالتی، تبعیض، نبود کار و رفاه برای مردم و به ویژه جوانان، رشد بالای تورم و گرانی لجام گسیخته و عدم سرمایه گذاری مطلوب و مناسب، نبود آزادراه ها و جاده های مطلوب که به قتلگاه های مردم مبدل گشته است، کمبود فرصتهای شغلی، نبود صنایع و کارخانههای بزرگ، نبود توسعه کافی در بخشهای مختلف اقتصادی، عدم توجه به توسعه گردشگری، فرهنگی، ورزشی و عدم توجه به نخبگان این مناطق، عدم توجه به مطالبات نژادی و مذهبی و….ده ها معضل و مشکل دیگر است.
کرد و کردستان به صورت عام همیشه مأمن و پشتوانه ایران بزرگ بوده است و قبول کنیم که از گذشته تا حال آنطور که شایسته بود به مسائل و مشکلات و مطالبات کردستان رسیدگی نشده است. و اگر نخبه، هنرمند، عالم و یک ورزشکاری مانند وریا از وضعیت مذکور سخن می گوید بیان دردهای مردم و سخن از مطالبات آنان به میان آورده و خواستار توجه به زخم های تیمار نشده آنان است و چنین است که در چهارچوب حق و قانون وریا غفوری در کنار مردم قرار گرفته و به صدای مردم تبدیل شده است و به عبارتی می توان گفت وریا به جای یک تیم فوتبال، به کاپیتان یک سرزمین مبدل گشته است و دیگر یک کُرد نیست بلکه خود کردستان و ایران است که خواستار تحقق عدالت و پایان دادن به تبعیض ها و رنج ها و دردها و مصائب شده است و به دفاع از معیشت نامناسب مردم و خط فقر شدیدی که در کشور و به ویژه در کردستان در حال افزایش است پرداخته و چنین مطالبات و بیاناتی خارج از شرع و قانون نیست. و طبق نظر کارشناسان اقتصادی «هرچقدر که تورم افزایش پیدا کند، فقر هم افزایش پیدا میکند. فقر عوارض دیگری هم دارد که در حوزه اجتماعی (آسیبهای اجتماعی) خود را نشان میدهد؛ از حاشیهنشینی گرفته تا افزایش بزهکاریهای اجتماعی و طغیان طبقات مختلف که همه محصول فقر هستند لذا نتیجه تورم فقط گرانی و افزایش فقر نیست، بلکه مبانی اخلاق را هم تهدید میکند.»
تعصب خشک و حمایت کورکورانه در ذهن و فکر هر انسان آزاد اندیشی جایی ندارد و نژاد پرستی و نژاد خود را برتر از هر نژاد دیگری در دنیای امروز مردود است، حرف از حق و عدالت است. کُرد، ترک، عرب، گیلگی و لر، بلوچ، فارس، آذری و…معنایی ندارد و مگر وقتی حقی ضایع شود و ناعدالتی و ظلمی صورت بگیرد و آن وقت وظیفه هر انسان آزاده ای هستش که سکوت نکند.

همه انسانیم، همه ایرانی هستیم، همه مشکلات و مطالبات و دردهای همسان داریم، برتری فقط در تقوا، خدمت به مردم و جامعه، رشادت برای مقابله با ظلم و تاریکی، و رقابت های سالم است و سخن گفتن از رنج مردم و مصائب و مشکلات جامعه را تجریه طلب خطاب کردن، بدور از حق، عدالت، آزادگی و انصاف است. ما نیازمند یک رنسانس، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستیم تا آثار مخرب اشتباهات و خطاهایمان در گذشته را با صداقت و همدلی و شفافیت از بین ببریم.
و وریا هم در این راستا لب به سخن گشوده و آنچه مشخص است این است که وریا نه بهخاطر موارد فوتبالی بلکه دقیقا به خاطر مواردی غیر از دنیای ورزش به حاشیه رانده و سپس هم مجبور به خداحافظی شد.
وریا در زبان کُردی به معنای باهوش است و وقتی به شکل فعل در آید معنای آگاه، فهیم و مراقب میدهد، انصافاً وریا غفوری هر دو این حالت را توامان در خود دارد. چه در فوتبال و چه در زندگی اجتماعی که برای خود انتخاب کرده است، اما
جای او در قلب و جان مردم است، وریا مدال زرینی است بر گردن ملت و همواره یک پهلوان می ماند و به همه انسانها و به ویژه افراد معروف و مشهور درس بزرگی داد؛ که محبوبیت زمانی واقعا ارزشمند است که به نفع همین مردم از آن استفاده شود نه فقط برای منافع شخصی. از خداحافظی وریا نه فقط یک شهر، بلکه یک سرزمیین برای او ایستاده گریست.
به هر روی وریا غفوری از تیم ملی حذف شد، از تیم محبوبش رفت و به هر طریق داستان وریا غفوری به عنوان یک بازیکن فوتبال، ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ به پایان رسید، ولی کامنتهایی که برای او گذاشته شد، نشان از ماندگاریاش دارد. خلاصهاش را میشود در یکی از استوری ها برایش جست: «خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.»…