گۆڕان نیوز- مسعود کامگاری یکی از بازنشستگان آموزش و پرورش در یادداشتی به مساله افزایش قیمتها و نرخ تورم پرداخته و عنوان کرده که بار اصلی گرانی بردوش کارمندان و کارگران است و باید برای مهار گرانی و تورم در جامعه گامی اساسی را برداشت. متن یادداشت به شرح ذیل است:
چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن
که میگویند ملاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبرد
بسالی دجله گردد خشک رودی
هنگامیکه درآمد کم باشد و خرج و مخارج همزندگی زیاد، بی تردید فجایع زندگی، زندگی را مختل میکند و انسان را مجبور به کجروی برای جبران دخل می نماید یا نه اصلا باید بسازد و بسوزد و در زیر درخت بیرویه تورم زیست کند. حال باید دانست چه عواملی در به وجود آمدن تورم نقش دارند. عوامل زیادی در افزایش تورم نقش دارند از تولیدکننده تا فروشنده و از خریدار تا واسطههایی که در بازار حضور دارند میتوانند در تورم نقش داشته باشند و از آب گل آلود ماهی بگیرند.
آشفتگی خود را از عوامل تورم است و تا این آشفتگی برطرف نشود تورم همچنان برخانوادهها و در مجموع بر ملتی حکم فرماست پس لازم است که آشفتگی برطرف گردد، اما به مصداق «هر چیزی که بگندد نمکش میزنند وای از آن روز که بگندد نمک» توجه شایانی نمود.
هنگامیکه واحدهای تولیدی هر روز محصولات و تولیدات خود را به بهانه افزایش هزینه مواد اولیه، گرانتر به بازار عرضه میکنند. مهار تورم بی مهار میگردد. پس چه باید کرد.
اینجاست که پای دولتمردان در میدان تورم به عللی سست میشود و یکی از این عوامل؛ بیتوجهی و نبود نظارت در امور اقتصادی و بازار است چرا چون فقط خود را داشتن است و لا غیر، که موجب آشفتگی بازار میشود. از دیگر عوامل این نابسامانیهای اقتصادی بیرویه خرید و انباشتن کالا و وسایل در خانه متمکنین است. به نظر نگارنده برای رفع این نابسامانی اعمال نظارت بیشتر بر بازار و توجه بیشتر به عرصه خرید و تقاضا در بازار است و تقویت و توجه بیشتر به سازمانهای نظارتی در بازار است که میتوان با برنامه ریزی مناسب مهار تورم را به دست آورد.
حال در کنار این موارد مسائل فرهنگی نیز در این مهم دخیل هستند که باید در حوزه فرهنگی نیز وارد عمل شد زیرا امروز در بازار میبینیم متمکنین توان و قدرت خرید از بازار را دارند و با خرید عمدهای گوشت، برنج و روغن و سایر کالاهای اساسی سعی در انبار کردن و ذخیره این کالاهای اساسی در منزل دارند و غافل از اینکه این محصولات به دلیل عدم مصرف در زمان مناسب کیفیت و خواص خود را از دست میدهند به طور مثال گوشت تازهگی و طراوت خود را از دست میدهد، و این مهم نیاز به آموزشهای لازم از سوی دستگاههای متولی فرهنگ در جامعه را دارد. و باید کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت و تغذیه در جامعه بیش از گذشته فعایت داشته باشند تا جامعه را آگاه سازند.
آنچه که امروز در حوزه اقتصادی مشاهده میکنیم این است که بار اصلی گرانی بر دوش اقشار متوسط و متوسط به پایین جامعه از جمله کارمندان، کارگران، بازنشستگان و افراد حقوق بگیر قرار گرفته است. و بازاریان کمتر گرانی را لمس میکنند زیرا آنها جنسی را که گران خریداری میکنند با قیمت بیشتر عرضه و یا هزینههای خدمات را با افزایش هزینههای خدمت جبران می کنند و این در حالی است که کارمندان و مستمری بگیران و بازنشستگان همیشه دارای حقوق و درآمدی ثابت هستند و این درآمدها در چنینی شرایطی کفاف تهیه مایحتاج زندگی را نمیدهد، این افراد ناچارند برای جبران کمبودها به تکاپو بیفتند تا بتوانند منبع درآمد دیگری را برای گذران زندگی ایجاد کنند. اینجاست که گاها پای رشوه و اخاذی ه میان میآید که خود از عوامل مهم است یا باید در خفتگی تمام بکوشد تا بتواند زندگی بخور نمیری داشته باشد به قول معروف این رشته سر درازی دارد و اما چاره چیست؟
درپاسخ به این پرسش باید عنوان کنم که: ۱- ایمان و باور انسان بودن چقدر در ذات مردم جلوهگر باشد و بداند که رازق کائنات برکات خود را از ملتی کم میدارد که بیایمان و ناشکری در آن ملت حاکم باشد،
۲- توجه دولت به ملت در دایره قدرت اعمال گردد نه اینکه خود را داشته باشد و به دیگران هیچ توجهی نداشته باشد. ۳- خاص به عاملان و تولیدکنندگان و سرمایهگذاران است که این افراد چه کسانی هستند آیا نفع شخصیی و سیر تکامل سرمایه خود را دارند یا نه. ۴- قناعت در بازار هنگام ماموریت. ۵- از عامل دیگر پرداخت حقوق کارمندان و دولتمردان و کاهش تضاد طبقاتی در جامعه است که این خود خداپسندانه نسبت به رفع ناعدالتی در جامعه است. که باعث قطع برکات است. رازق کائنات خود برکات خود را بروی مخلوق یکسان داشته است البته که منکر آن نیستیم و باید در این مورد نیز به مسائله استحقاق هم توجه شود. در حدی که عدالت رعایت شود. ۷- از طرف دیگر جمع مال و افزودن آن در چنین موقعیتی چه دردی را مداواست بگذریم پایان مطلبم را به نوشته زیر معطوف میدارم که به زبان کُردی است .
فرهیکم جهم کرد به چهند مهرارهت/ وهقتیکیش مردم، بردیان به غارهت
مسعود کامگاری بازنشسته آموزش و پرورش