گفتوگو با حمیرا سلیمی بانوی مترجم نامدار کُرد
گۆڕان نیوز- از جمله اموری که در انتقال ادب، فرهنگ، فلسفه، هنر، علم و… یک سرزمین به سرزمین دیگر نقش مهمی ایفا میکند، ترجمهی متون آن سرزمین به دیگر زبانهای سایر نقاط دنیا است.
بە گزارش گۆڕان نیوز، در جهان امروزی، نوشتهها و کتابها مرز نمیشناسند و چه بسا یک کتاب در کشوری که نوشته میشود، در کشور دیگری خوانندگان بیشتری داشته باشد و این مسئله، نقش هنر ترجمه را بهوضوح نشان میدهد. با ترجمهی متون است که یک اثر از چهارچوب مرزهای یک کشور و یک زبان بیرون میآید و جهانی میشود. ترجمه به معنی ارتباط معنایی از یک زبان (منبع) به زبان دیگر (هدف) است. به دیگرسخن، صنعت و هنر ترجمه یا برگردان کار است که درک و تفسیر موضوعات، معانی و مفاهیم پدیدآمده در یک زبان (زبان مبدأ) و سپس انتقال و معادلیابی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را برعهده میگیرد. ترجمه در ایران، تاریخچهای بس کهن دارد و پیشینهی آن به زمان هخامنشیان بازمیگردد. وسعت شاهنشاهی هخامنشی و ارتباطات گستردهی آن با دیگر سرزمینها، حکومت را ناچار کرده بود که کتیبههای آن دوران را علاوه بر فارسی باستان، به دیگر زبانها، از جمله زبانهای اکدی و ایلامی نیز بنویسد. در دوران جدید نیز کار ترجمه با کتابهای دارالفنون توسعه یافت و با رونق گرفتن صنعت چاپ و اعزام محصلین به خارج از کشور، گسترش پیدا کرد. در طی سالیان گذشته، کردستان نیز همگام با سایر نقاط ایران، بزرگانی را در این عرصه بهخود دیده که شهرت جهانی داشتهاند. استادان بزرگی چون: عبدالرحمن شرفکندی (هژار)، محمد قاضی، ابراهیم یونسی و… از این جملهاند.
«حمیرا سلیمی» عضو انجمن صنفی مترجمان ایران، از بانوان شریف و از خانوادهای نجیب و فرهیخته، در سال ۱۳۴۷ در شهر سنندج متولد شد. وی پس از پایان دوران دانشگاه و فارغالتحصیلی در رشتهی مترجمی زبان انگلیسی به کار ترجمه روی آورد و با کتابهایی که ترجمه کرد، نقش مهمی در معرفی این آثار به دانشپژوهان ایرانی داشت.
ضمن تشکر از ایشان که دقایقی از وقت خود را در اختیار ما گذاشته و این دعوت را برای گفتوگو پذیرفتهاند.
چطور شد به کار ترجمه روی آوردید؟
علاقهی من به زبان انگلیسی به دوران مدرسه برمیگردد. از همان دوران راهنمایی که با کتابهای زبان انگلیسی آشنا شدم، علاقهی زیادی به یادگیری این زبان پیدا کردم؛ این علاقه در سال سوم دبیرستان با تشویق و تدریس دبیر مجرب، زندهیاد جناب آقای حامیان به اوج خود رسید و با شرکت در کلاسهای آموزش زبان آموزشگاه ایشان وگذراندن چند ترم مکالمه وگرامر، یادگیری در سطوح بالاتر را تجربه و بهگونهای راه خود را پیدا کردم. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه و اخذ مدرک رشتهی مترجمی زبان انگلیسی، در این رشته به فعالیت پرداختم.
اولین کارتان در ترجمه چه بود؟
اولین کتابی که از من به چاپ رسید، «هیپنوتیزم پیشرفته»، اثر «راشل کپلن» بود که در سال ۱۳۸۵ منتشر شد؛ البته قبل از آن نیز ترجمههای دیگری داشتم.
اکنون پس از گذشت سالها از انتشار اولین اثر، وقتی آن را میخوانید از کار خودتان در آن مقطع راضی هستید؟
بله. ازآنجاکه من با عشق به این هنر کار میکنم، در هر مقطعی از کار خودم راضی هستم و همین رضایت خاطر، مایهی آرامشم میشود؛ هرچند در حین چاپ، ایرادهایی از لحاظ تایپی و ایرادهایی از این دست ممکن است وجود داشته باشد، اما در کل بهعنوان اولین کار منتشرشده، این کتاب را خیلی دوست دارم.
آیا در حوزهی مشخصی کار ترجمه انجام میدهید یا هر کتابی را که ناشران سفارش دهند، ترجمه میکنید؟
در آغاز در حوزههای گوناگونی کار میکردم؛ از ترجمهی متون و مقالات دانشجویی در رشتههای مختلف گرفته تا کتابهایی که ناشر پیشنهاد میداد (البته نه هرکتابی)، که میتوانم بگویم بیشتر برای کسب تجربه و محک زدن دانستههای خودم بود؛ اما در سالهای اخیرکه صرفاً به ترجمهی کتاب روی آوردهام، ترجیح میدهم بیشتر در زمینهی روانشناسی کار کنم؛ ولی اگر با مطالعهی اثری در سایر حوزهها، از آن خوشم بیاید با کمال میل کار خواهم کرد.
روش کار مترجم را اگر امکان دارد بهطور خلاصه توضیح دهید: آیا تمام لغات و ایدههای عنوانشده در نوشتهها را ترجمه میکنید و یا فقط آنچه را که از متن درک کردهاید، بهطور خلاصه مینویسید؟
در فن ترجمه آنقدر نکات ظریف و قابل تأمل هست که مترجم باید با در نظر گرفتن همهی آنها به این امر مبادرت ورزد. سبک ترجمهی من به اینگونه است که ابتدا متن اصلی را بهطور اجمالی مطالعه میکنم. پس از تأیید آن از جانب خودم، دست به قلم شده وترجمه را شروع میکنم. به جرأت میتوانم بگویم بهشدت به متن اصلی وفادار هستم و تا حد ممکن، سعی بر آن دارم منظور نویسنده را در قالب معادلات فارسی بدون کموکاست و لطمه زدن به متن اصلی بیان کنم و هیچگاه خلاصهنویسی نکردهام.
برای کسانی که قصد وارد شدن به کار ترجمه را دارند، چه پیشنهادی دارید؟
با عشق و علاقه و مطالعه این رشته را انتخاب کنند. مترجم پس از یادگیری نکات و اصول اساسی و راهگشا، بقیهی راه را باید با پشتکار، علاقه، دقت و عشق به ترجمه طی کند و از طریق تجربه، با سایر قواعد آشنا شود. ترجمه، بیشتر یک کار تجربی است که با تمرین و مطالعه در هر دو زبان (مبدأ و مقصد) میتوان به این مهارت دست یافت. متأسفانه هستند افرادی که فکر میکنند چون زبان خودشان فارسی است (فارسی از این جهت عرض میکنم که زبان رسمی کشور است و ترجمهها عموماً به زبان فارسی است) دیگر خود را بینیاز از مطالعهی آثار فارسی میدانند و از طرفی چون فکر میکنند دایرهی لغات زبان خارجهی آنها وسیع است، میتوانند اثری را ترجمه نمایند. چه بسا افرادی هستند که فقط لغات را یاد گرفتهاند و به نوعی دیکشنری سیار بهشمار میروند؛ اما قادر به انتقال درست و به جای مفاهیم در زبان مقصد نیستند. از اینرو پیشنهاد میکنم هر دو زبان را همپای هم جدی بگیرند و هیچگاه خود را بینیاز از مطالعه ندانند.
آخرین کاری که انجام دادهاید؟
آخرین کاری که انجام دادهام، کتاب «راهکارهای غلبه بر پشت گوشاندازی»، اثر «مونیکا رامیرز باسکو» است که در زمستان ۱۳۹۸ به چاپ رسید و به دوستان پیشنهاد میکنم حتماً این کتاب را مطالعه فرمایند؛ چون متاسفانه درصد بالایی از افراد جامعه با این معضل دست به گریبانند. امید است با بهکارگیری نکات و تمرینهای داده شده در این کتاب، مشکلشان حل شود.
تاکنون بهغیر از ترجمهی متون از زبان خارجی به فارسی، متن یا کتابی را از فارسی به یک زبان خارجی ترجمه کردهاید؟
بله. علاوه بر چندین داستان کوتاه و مقاله، کتابی تحت عنوان «دیاری» که موضوع آن، زندگینامهی چند نفر از مشاهیر کُرد به سه زبان فارسی، کُردی و انگلیسی است و بنده افتخار ترجمهی انگلیسی آن را برعهده داشتهام که به تازگی منتشر شده است.
نام برخی کتابهایی که تا کنون از شما به چاپ رسیدهاند و یا در حال چاپ هستند؟
به ترتیب سال انتشار:
هیپنوتیزم پیشرفته اثر راشل کپلن، آموزش شنا برای نوجوانان، پوکی استخوان، بیاختیاری ادرار در زنان، هنر درمانی کودکان، بروز احساسات، راهکارهای غلبه بر پشت گوشاندازی.
در حال حاضر و با توجه به رکودی که بر حوزهی کتاب و نشر حاکم است و همچنین مقدار کم مطالعه در میان مردم، آیا میتوان ترجمه را بهعنوان منبع درآمدی بهحساب آورد؟
پاسخ قاطعی نمیتوان داد؛ شاید بتوان گفت که متأسفانه پاسخ منفی است، ولی در کل با توجه به شدت گرفتن تب حضور در فضای مجازی، خصوصاً در میان جوانان، متأسفانه روزبهروز سرانهی مطالعهی کتاب پایینتر میآید و ضربهی محکمی بر پیکرهی نحیف دستاندرکاران حوزهی نشر از جمله نویسندگان، مترجمان و ناشران وارد میآید.
و سخن پایانی
از کسانی که میخواهند وارد کار ترجمه شوند، تقاضا دارم که با مطالعه، تحقیق و تمرین، ابتدا اصول اساسی این هنر و تمام نکات ظریف آن را بیاموزند، سپس با مطالعهی آثار بزرگان این رشته، با کولهباری از دانستهها در این راه گام بردارند.