171913038

گۆڕان نیوز – در جغرافیای توسعه‌نیافته، کلنگ حکم نشانه دارد؛ نشانه‌ای که باید امید بیاورد، اما در کردستان، به نشانی از تکرار وعده‌ها و پروژه‌های نیمه‌تمام تبدیل شده است.

سفر وزیر صنعت، معدن و تجارت به کردستان، همراه با چهار مطالبه استاندار، فرصتی شد تا مروری داشته باشیم بر واقعیت‌های تلخ صنعت در این استان.۱. زمین؛ زمین اما برای که و برای چه؟استاندار کردستان به درستی با اشاره به سرانه پایین زمین صنعتی در استان (حدود ۴۳ درصد میانگین کشوری)، خواستار تأمین اعتبار برای تملک و توسعه شهرک‌های صنعتی شد. این مطالبه، در نگاه نخست، منطقی و توسعه‌ خواهانه به‌نظر می‌رسد؛ اما در واقع، مسأله‌ای بنیادی‌تر وجود دارد که باید بازنگری شود:در بسیاری از موارد، زمین‌های صنعتی نه در اختیار تولیدکنندگان واقعی، بلکه در تملک کسانی قرار گرفته که این زمین ها را به چشم سرمایه‌ ملکی نگه داشته‌اند یا با واسطه‌ گری از آن سود می‌برند.

اگر واگذاری زمین، همچنان فاقد سیاستی شفاف و مکانیزم نظارتی باشد، افزودن بر آن نه کمکی به صنعت می‌کند و نه به اشتغال، بلکه تنها زمین‌خواری را صنعتی‌تر خواهد کرد. در برخی شهرک‌های صنعتی استان، وضعیت زیرساختی تأسف‌بار است: قروه: بیش از ۶۰ درصد واحدهای صنعتی در پنج شهرک، نیمه‌فعال یا تعطیل‌اند. شهرک سنگ همچنان پس از ۲۵ سال با تانکر آبرسانی می‌شود و در انتظار آبرسانی از سد قوچم اند.‌ سنندج: تنها ۲۰ درصد از ۴۰۰ واحد ناحیه صنعتی شماره یک فعال‌اند؛ باقی یا انبار شده‌اند یا در سکوت و جدل و اختلافات فرو رفته اند.بانه: نه آب هست، نه آسفالت، نه ایستگاه آتش‌نشانی و نه حتی سند ملکی. مریوان، بیجار، دهگلان، سروآباد: مشکلاتی مشترک از فقدان برق پایدار گرفته تا نبود امنیت و حمل‌ونقل مناسب.

در چنین شرایطی، پیش از افزودن زمین جدید، نیازمند احیای آنچه داریم هستیم.۲. تسهیلات؛ یا تقسیم ناعادلانه منابع ملی؟ در انتقاد از تخصیص تنها ۲۸۰ میلیارد تومان تسهیلات به استان، استاندار کردستان به حقیقتی تلخ اشاره کرد: کردستان، در تقسیم منابع ملی، سال‌هاست که در حاشیه مانده.اما مسأله تنها «کمیت» نیست، بلکه چگونگی تخصیص و مصرف این تسهیلات نیز پرسش‌برانگیز است. تجربه نشان داده بخشی از تسهیلات، به واحدهایی تعلق می‌گیرد که بیشتر روی کاغذ فعال‌اند، نه در خط تولید. بخشی نیز در مسیرهایی می‌چرخد که ارتباطی با تولید ندارند: از بنگاه‌های ملکی تا خرید خودروهای لوکس. تولید، زمانی جان می‌گیرد که تسهیلات، به کارآفرینان برسد.

۳. معادن؛ ثروتی که می‌رود، اما بازنمی‌گردداستاندار به‌ درستی بر این نکته انگشت گذاشت که از ۷۵۹۳ میلیارد تومان حقوق دولتی معادن کردستان، تنها ۲.۸ درصد به استان بازگشته است؛ آماری که به‌ تنهایی می‌تواند مصداق نابرابری ساختاری در نظام توزیع ثروت ملی باشد. در نبود زنجیره‌های فرآوری و صنایع پایین‌ دستی، معادن کردستان به ایستگاه خروج مواد خام تبدیل شده‌ است. زرکوه قروه، یکی از غنی‌ترین معادن طلا در کشور، به‌جای آنکه در صنایع پایین دست هزاران شغل مولد ایجاد کند، به ماشین استخراج خام بدل شده است. معادن مرمر، تراورتن، باریت و سنگ‌آهن نیز به همین سرنوشت دچارند.

چرا هنوز سیاستی منسجم برای ایجاد ارزش افزوده در استان تدوین نشده؟ پاسخ را باید در ضعف اراده و بی‌برنامگی مدیریتی، و منافع ناهمگون جست.و سهم مردم کردستان، از طلایی‌ ترین معادن کشور، تنها چند کامیون گرد و غبار است و وعده‌هایی که مثل خاک معدن، به باد می‌روند. ۴. وعده‌های ملی؛ از کلنگ‌زنی تا خاک‌ خوری استاندار، به‌درستی از سازمان‌های ملی خواست تا لااقل یک پروژه صنعتی در کردستان اجرا کنند.

✔️اما مردم این استان، از کلنگ‌ زنی ها خاطرات طولانی دارند: ▪️منطقه ویژه اقتصادی بانه و مریوان تقریبا با هیچ درصد پیشرفت، زنجیره ی فولاد کردستان با دو درصد پیشرفت ( سال ۹۸ کلنگ زنی شد) نمونه های بارز کلنگ هاییست که تصویری از توسعه نشان ندادند.

▪️پروژه مونتاژ ایران‌خودرو در سنندج: کلنگ‌زنی در اسفند ۱۳۹۰ انجام شد و نتیجه؛ خاک‌برداری و خاک‌سپاری پروژه.

▪️پتروشیمی سنندج: پلی‌اتیلن را صادر می‌کند، اما مردم، نه اشتغالی می‌بینند، نه رونق تولید.فرصت شکل‌گیری زنجیره صنایع پایین‌ دستی در کنار این پتروشیمی، همچنان منتظر اراده‌ای است که گویا دیر خواهد آمد.

✔️کردستان؛ اگرچه نیازمند شرایط ویژه ای است که با کمک تسهیلات به صنعت و فضای صنعتی رونقی بخشد اما پیش و بیش از هر چیزی اعتماد می‌خواهد.

✔️چهار خواسته استاندار، از دل یک واقعیت تلخ برآمده‌اند. اما توسعه، با زمین و تسهیلات و معادن خام پیش نمی‌رود، توسعه اعتماد، سیاست‌های شفاف، عدالت در تخصیص و اراده‌ای که به میدان عمل بیاید، نه فقط پشت تریبون‌ها.

✔️من مشاور اقتصادی یا عمرانی استاندار نیستم، اما ۱۵ سال از زندگی‌ام را، با کفش خبرنگاری، در کوچه و خیابان و دشت و کوه و جنگل و رود و سد و معدن و کارگاه و کارخانه‌های خاموش و نیمه جان این استان گذرانده‌ام.

✔️در استانی که جوانانش، مهاجرت را به ماندن ترجیح می‌دهند، آینده با خاک‌برداری و وعده ساخته نمی‌شود؛ بلکه با ساختن، با دیدن واقعیت، و با صداقتی که مردم این سرزمین، سال‌هاست در انتظارش مانده‌اند و البته با حفظ زیست‌بوم، با مشارکت مردم و با احترام به آینده…و کلام آخر تا راه و راه آهن و خطوط هوایی ما جامانده از دنیا باشد صنعت ما هم رشد نخواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *