
گۆڕان نیوز- هویت یک ملت و یک جامعه از باورها، فرهنگ و آرمان های مردمانش نشات گرفته است، شناخت فرهنگ هر ملت و جامعەای بدون شناخت تحولاتی که در باورهای آن مردم به وجود آمده امکان پذیر نیست.

باورها و آرمانهای هر ملتی با توجه به شیوەی زندگی، در عمق فکر و ذهن مردمانش ریشه دارد و هنگامی که با دید باز و تفکری ژرف به مفهوم این اعتقادات توجه داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که در هر کدام از آنها باورهای اخلاقی و انسانی بسیار ارزشمندی نهفته است.
اسکلت تشکیل دهنده هویت در زندگی روزمرەی هرجامعەای در جریان و در دسترس است و البته هویت شامل زبان، تاریخ و آداب و رسوم و لباس و…هر ملتی است اما قطعاً هویت و اجزای آن فراتر از یک زبان و دیگر اجزای مرتبط است، البته بدون این اجزاء معنای ندارد و قطعاً بدون آرمان و عقیده هم یک هویت کامل نیست و کُردها در طول تاریخ در کنار هویت نژادی و زبانی و دیگر اجزاء وابسته، هویت انسانی و آرمانی و صلح طلبی بالایی داشته و مروج آن بوده و هستند.
نمونه بارز آن همین یک سال پیش بود، «آرمان بنفشی» جوان کُردستانی که در روستای خلیچیان سنندج جانش را فدا کرد تا چند نفر دیگر را به زندگی برگرداند.
سال گذشته عصر جمعه ۳۱فروردین خانواده آقای نجفی در باغ خانوادگی خود در روستای خلیچیان سنندج برای کار و تفریح رفته بودند، زمانی که پدر خانواده برای تمیز کردن و تعمیر پمپ چاه وارد آن می شود لحظاتی بعد به دلیل گازگرفتگی از حال می رود و در چاه محبوس می شود. سه پسر خانواده نیز یکی پس از دیگری برای نجات جان پدرشان وارد چاه می شوند همگی دچار گازگرفتگی میشوند. دو نفر از اهالی «سیوان تجلی» و «آرمان بنفشی» پس از اینکه فریادهای همسایه باغ خود را می شنود، برای کمک وارد باغ آنها می شوند، آرمان به سرعت وارد چاه می شود و طنابی را که در اختیار داشته به کمر نخستین فردی بسته و با کمک بقیه وی را بیرون میکشد. آرمان این کار را ۳بار دیگر هم تکرار می کند و هر ۴نفری را که بیحال به داخل چاه افتاده بودند، بیرون می کشد اما گاز متان چنان او را از رمق انداخته بود که برای آخرینبار نتوانسته طناب را به کمر خودش ببندد و جان خود را از دست می دهد و این فداکاری به قیمت پایان زندگی اش منجر میشود.
در طول تاریخ و به قدمت عمر انسان همواره کسانی بودهاند که در لحظات حساس زندگی، با فداکاری و گذشتن از جان خود برای نجات جان دیگران پیشمرگ شدهاند. ایثار و فداکاری همواره جزء بهترین اعمال در هر جامعەای بوده و در دیدگاه تمامی ادیان و مذاهب و ایدولوژیها و به ویژه همه انسانها جایگاه ویژهای دارد،
«آرمان» با از خود گذشتگی و فداکاری بی پایانی که از خود بروز داد، نشان داد این هویت آرمانی و انسانی کُردها مردنی نیست و بخشی از فرهنگ و هویت این مردمان است چون نه فقط سنندج، نه کردستان، بلکه کُردها هیچ وقت بی آرمان نبوده اند و تا حیات هست آرمانها خواهند داشت.
انساندوستی و آرمان بلند این جوان کُرد سنندجی باید الگویی شایسته برای فرزندان و نسلهای آینده همه این سرزمین باشد، این بزرگمرد نمادی از مسئولیت پذیری، از خودگذشتگی و ایثار و با آرمان بودن را دوباره به رخ دنیا کشید.
قرار بود بر تابلوی یکی از خیابانهای شهر سنندج نام «آرمان بنفشی» نقش ببندد و تندیسی از این بزرگ مرد در یکی از میادین شهر نصب شود تا الگوی برای آرمان و آرمانهای این دیار باشد اما این اقدام کمترین کاری بود که هنوز به سرانجام نرسیده است، خیابانی در سنندج، نام یک مرکز امدادرسانی و حتی فرهنگی، نام خیابانی در پایتخت ایران برای او کم است باید کتابها به نام و تمثال آرمان مزین شود.
بر ماست تا فداکاری و مسئولیت پذیری آرمان را به عنوان الگو و اسوه به نسلهای آینده نیز انتقال دهیم تا نام نیک او بر صفحەی ایثار و فداکاری و آرمان هر انسان با آرمانی در کردستان و دنیا ماندگار بماند چون در دورهای که امواج تفرقه و ناامنی و جنگهای فرقهای، قومی و نژادی جان خیلی از انسانها را به خطر انداخته و آسایش و حیات را از مردم سلب کرده است، چنین رویدادی بس گرانسنگ و آرمانی و انسانی ست که می تواند الگویی مناسب از صلح طلبی و ایثار و دوستی و همزیستی هویت کُرد، برای سایر ملل باشد و پیام صلح و برائت مردمان این سرزمین از خشونت و تعصب و جنگ طلبی و نفرت باشد.
«آرمان بنفشی» درسی به ما داد که صدها کتاب، فیلم و دانشگاه در سال نمیتوانست بدهد. او نمونەای از عصاره فرهنک صلح طلبی، وفاق و سازگاری این سرزمین بود و مادری که در کنار زحمت همراه با نان حلال و اوج سادگی اما انقدر سترک که چون او فرزندی زائید.
آرمان با جسم رفت، اما آرمانش همچنان زنده می ماند و نباید بگذاریم پرچمی که او برافراشت زمین بماند و باید آحاد جامعه برای تحقق این ارزش بیشتر تلاش کنند چون فرداها دیر خواهد شد.