
گۆڕان نیوز- علاج درد شهرهای کردستان بهزعم فرهنگی ولی خسته، تنها ساخت راه و پل نیست، هر جا راه درست کردیم درست نراندیم. هر جا فضای سبزی ایجاد شد فارغ از نیازهای افراد طراحی شد و جایی برای اهالی فرهنگ و هنر دیده نشد.

مدت مدیدی است این شهرها در عطش ملزومات فرهنگی به سر میبرند. روحیه مردم شهر علیرغم طبیعتی سرشار و فضایی مستعد نشاط و پویایی در ابتداییترین امکانات شهری روزگار سپری میکنند و سخت و زمخت شدهاند. باید کار فرهنگی کرد تا این پوستههای سخت را شکافت و نرم و لطیف کرد. آستانه تحمل مردم شهر به واسطه تنگنای اقتصاد شهری و رنج معیشتی همه شکننده شدهاند و بیقرار و بیصبر، توان و تحمل تعامل را ندارند. همه فکر میکنند حقشان خورده شده است. مردم از مردم و مردم از کارکنان اداری و بازاریها و… گله و شکایت دارند. انگار دیگر هیچکس کسی را دوست ندارد. من میترسم از روزی که حتی سلامکردن و جوابدادن برای مردم بیمعنی گردد. باید چشمههای فرهنگی در تمام زمینهها در شهرها با کارآمدشدن و چابکسازی بدنه مدیریت شهری، ساری و جاری گردد، باید زیر ساختهای مناسب مهیا شود، مردم شهرهای کردستان علیرغم داشتن ویژگی شبکه ملی شهرهای خلاق و بعضاً داشتن شرایط جهانیشدن، همواره تکرار نسخههای منسوخ در مدیریت فرهنگی – اجتماعی را سپری میکنند و همهروزه در معرض انواع خطرات زیستمحیطی به دلیل عدم پیادهسازی مدیریت سبز در کالبد سیمای شهری مواجه هستند پس اگر روحیه سخت و زمخت دارند جای تعجب نیست. دردها رویهم انباشته شده است و مشکلات معیشت خانوارها و امکانات کم شهری همه را کلافه کرده است و مردم احساس خفگی میکنند، مسئولین چرا میبینند و خود را به ندیدن عادت دادند، نمیدانم؟!
باید سالنهای تئاتر و سینما، خانههای فرهنگ و موسیقی، پارکهای متنوع تأثیرگذار کالبدی متناسب با بافت معماری بومی و برانگیزنده نوستالژی با امکانات تفریحی برای مردم این شهرها مهیا کرد، باید و بایدهای زیادی هست که باید دیده شوند، اینها مشتی از هزاران خروار ندیده شده هستند که دل اهالی مردم این شهرها را به درد آوردهاند و مرتب بر سروصورت مردم این شهرها میکوبند که چرا در این شهرها ماندهاید و به چه چیز این شهرها دلخوش کردهاید؟
سنندج جهان شهر خلاق موسیقی که سالیانی است وعدهگاه بوستان موسیقی و موزه موسیقی آن در کنار جاذبههای مرکزیت یک استان فرهنگی در حد ایجاد چند پارک صرف فضا سبز چند هکتاری شده و سقز دومینشهر استان نیز در حسرت ساماندهی حاشیه رودخانه شهر و طراحی یک فضای تفریحی چندمنظوره مانده است تا قروه و بیجار که بیشتر به ایستگاه موقتی بینشهری مبدل گشتهاند و مریوان و بانه که از موقعیت منطقه آزاد و نهادینهشدن بازار کارآمد شهری فاصله دارند و دیواندره و کامیاران نیز بیشتر مرکز ثقل رفع امور خدمات روستاهای حوزه شهرستان بوده و مانده سروآباد و دهگلان در طرحهای جامع شهری بر نقش شهروندان در توسعه شهری صحه بگذارند.
امید روزی رسد که مسئولین مدیریت شهری از غفلت فرهنگی بیدار شوند.