
گۆڕان نیوز -جایگاهی که در ایران و کوردستان، گاهی برای رفیق بازی و بعضی اوقات فامیل ها کنار گذاشته می شود. بعضیها هم به بهانهی پرداخت حقوق به یک فرد معرفی شده توسط یک جای خاص، این جایگاه مهم اداری و سازمانی را فدا می کنند.

مشاور رسانهای یک مدیر یا رییس سازمان با روابط عمومی، سخنگو و خبرنگار و دستیار مطبوعاتی از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
▪️مشاور رسانه ای حقوق دریافت میکند تا مشکلات و نواقص سازمان و اداره مربوطه را به مسئول خود بگوید، قبل از آنکه در فضای عمومی و رسانه ای و فضای مجازی درز کند.
▪️یعنی قبل از آنکه مشکلی اساسی و اتفاق ناگواری در سازمان خود یا سطح جامعه رخ دهد، معضل را گوشزد کند.
▪️یک مشاور رسانه ای مجیز گو نیست،
اتفاقا استخدام شده است تا نقد کند؛
شجاع باشد و تحلیلگر خوبی برای آینده ی سازمان متبوع خود باشد،
واقعیت نگر است نه دلخوش کننده ی مدیران خود.
مشاور رسانه ای جایگاهی برای رشد و توسعه سازمانی است نه منافع شخصی افراد.
او آسیب شناسی می کند،
او میگوید که یک مدیر کی و کجا و چگونه و در چه رسانه ای سخن بگوید.
او باید با رسانه ها و مطبوعات و خبرنگاران ارتباط نزدیکی داشته باشد.
▪️در ضمن معامله گر و دنبال کاسبی خود نیست!
▪️غیر از اداره و سازمان خود در بخش خصوصی فعالیت ندارد!
▪️رانت خوار نیست!
▪️او حقوق می گیرد و شاید دریافتی حقوق اش به اندازه یک مدیر باشد که به سازمان متبوع خود خیانت نکند!
▪️و در نهایت مطالبات واقعی مردم و رسانه ها را به مدیران منتقل میکند، تا برای آنها چارهای اندیشیده شود نه اینکه لاپوشانی و مخفی کند!
▪️یک فرد ترسو، ضعیف و مسئله دار در جایگاه مشاور رسانه ای برای سازمان و اداره و شرکت خود، نه تنها نمی تواند آسیبها را پیش بینی کند، بلکه توانایی جلوگیری از آن را ندارد و خود آسیب محسوب می شود.
▪️در سالهای اخیر پوپولیسم فرهنگی و لُمپَن های رسانه ای و باج گیر های محلی جای روزنامه نگاران و منتقدان حرفه ای را گرفته اند و یکی از دلایل این مسئله تن دادن مسئولان مسئله دار به این ننگ فرهنگی است.
▪️کسانی که دور از سواد رسانه ای به دور خوان مسئولان بی تدبیر گرد آمده اند تا در صورت لزوم، منتقدان را با واژههای باج گیر، منفعت طلب و ضد انقلاب و … به رگبار اتهام ببندند.
▪️با نگاهی به شخصیت های بارز سیاسی و مسئولان تراز اول کشورهای پیشرفته و مقایسه ی اطرافیان و مشاوران رسانه ای آنها با مدیران و مسئولان کشور و استان خودمان به این نتیجه خواهیم رسید که اغلب مدیران ما از قرار گرفتن افراد توانمند و دلسوز و باسواد درکنار خود واهمه دارند چرا که شاید کتی که بر تن دارند واقعا بسیار گشاد است!
▪️در هر صورت روزی تاریخ داوری خواهد کرد، که چگونه کوتوله های مغز فندقی با افکار واهی، شانه به شانه ی مدیران بی تدبیر محافظه کار عافیت طلب، مسیر توسعه و کمال جامعه را به بنبست کشاندهاند؛ همانطور که برای برخی مدیران در سال های گذشته هم عبرت شد!