ترک تحصیل 22 دانش آموزان 2

گۆڕان نیوز – «فقر اقتصادی، مانعی پیش‌روی ادامه تحصیل دانش‌آموزان در مناطق محروم و کم‌برخوردار کشور شده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که هر روز تعداد بیشتری از خانواده‌ها به دلیل ناتوانی در تأمین هزینه‌های تحصیل، فرزندان خود را از مدرسه بازمی‌دارند. این مسئله، پیامدهای ناگواری برای آینده‌ی جامعه به همراه دارد و نیازمند توجه فوری و اتخاذ راهکارهای مؤثر است.»

فقر در ذات خود فرد را محدود کردە و ادامە فقر موجب فقر اندیشە و در نهایت بە حاشیەراندن فرد از اجتماع می‌شود. اگر این گزارە را بە کل چهارچوب جامعە تعمیم دهیم متوجە خواهیم شد کە فقر موجب انحطاط و گسست جامعە می‌شود.

امروزه، تیترهای خبری متعددی در رسانه‌ها به موضوع ترک تحصیل و بازماندگی دانش‌آموزان اختصاص دارد. این تحلیل‌ها، نشان‌دهنده‌ی بحران عمیق در سیستم آموزشی کشور است. که امروز آمار بازماندگان از تحصیل در کشور و به ویژه مناطق محروم و کم‌برخوردار به صورت چشم گیری در حال افزایش است و اگر راهکاری اساسی برای رفع و درمان این مشکلات نداشته باشیم آینده‌ای ناخوشایند در انتظار خواهد بود.

طبق آخرین اعلام رسمی وزارت آموزش و پرورش ۱۶۴ هزار کودک در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ از تحصیل بازمانده‌اند. مثلا در استان محرومی مانند کردستان و بر اساس آمار مدیرکل آموزش‌وپروش این استان ۲۸۱ هزار و ۵۳۵ دانش‌آموز در سراسر استان ثبت‌نام کرده‌اند که این آمار شامل ۸۷.۸۱ درصد کل دانش‌آموزان استان است که در حدود ۱۳ درصد یا خوشبینانه‌تر ۱۲ درصد از دانش‌آموزان بر اساس تصمیم‌گیری خاص از ثبت نام خودداری کرده‌اند. در همین آمار اعلام شده که بیش‌ترین ثبت نام در مقطع فنی حرفه‌ای و کاردانش با ۶۲ درصد است و این خود یک نوع میانبر برای ورود به بازار کار محسوب می شود.

با نگاهی اجمالی بە این آمارها در مورد ترک تحصیل دانش آموزان به این نتیجە می‌رسیم کە سیستم آموزش و پرورش در سال‌های گذشته درگیرودار چالش‌های متعددی بوده است هر چند متولیان و مدیران آموزشی کاملا به این موارد آگاهند اما راهکار و برنامه راهبردی و کابردی برای گذار از این موارد ارائه نشده است.

در چند سال گذشته باتوجه به افزایش نرخ تورم و بالا رفتن هزینه‌های زندگی و همچنین افزایش آمار بیکاری و تعطیلی واحدهای تولیدی در سطح کشور و به ویژه استان‌های کم برخوردار، بسیاری از خانواده‌ها تصمیم به ترک تحصیل فرزندان خود گرفته‌اند و گاها نیز شاهد آن بودیم که برخی از خانواده‌ها نیز به کودک همسری و ازدواج دختران در سنین پایین روی آوردند تا بتوانند زیر بارگرانی و تورم کمر خم نکنند. اما بازهم این مشکلات هنوز به قوت خود باقی مانده است و امروز بسیاری از دختران بازمانده از تحصیل وارد بازار کار شدند و تحت عناوین مختلف ازجمله منشی‌گری در مغازه‌ها، فروشگاه‌ها و مطب پزشکان با کمترین حقوق و مزایا مشغول به کار شده‌اند و این امر سبب ایجاد مشکلات متعددی شده است.

 بر اساس گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس در آذرماه سال ۱۴۰۳، نرخ فقر در سال ۱۴۰۲ به ۳۰.۱ درصد رسیده که نشان‌دهنده افزایش ۰.۴ واحد درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱ است. در این آمار اشارە شدە است کە یکی از عواقب این فقر، افزایش ترک تحصیل به ویژه در بین خانواده‌های کم‌بضاعت است، چرا که والدین یا قادر به تأمین هزینه‌های آموزشی فرزندان خود نیستند و باتوجه به غیرانتفاعی و پولی شدن مدارس سرپرستان خانواده‌ها توان تامین هزینه‌های تحصیل را ندارند به طور مثال یک دانش آموز در ناحیه منفصل شهری نایسر در سنندج ناچار است که برای ادامه تحصیل به مرکز شهر سنندج مراجعه کند که باید هزینه سرویس مدرسه را پرداخت کند در خوشبینانه‌ترین وضعیت باید ماهی ۲ میلیون تومان پرداخت کند ودر کنار آن نیز باید هزینه شهریه مدرسه و کمک آموزشی را نیز پرداخت کند و این هزینه‌ها از توان یک فرد کارگر و یا حتی کارمند قراردادی خارج است.

امروز دلیل اصلی ترک تحصیل و بازماندن دانش آموزان از تحصیل؛ فقر و مشکلات اقتصادی و نبود عدالت در توزیع خدمات آموزشی، فقر اجتماعی و فرهنگی  است که در مناطق محروم و استان‌های توسعه نیافته همچون کردستان بیشتر مشهود است. کودکان و دانش آموزانی که از تحصیل بازمانده‌اند مستقیما وارد بازار کار شده و به خیل نیروی کار کودک تبدیل می‌شوند  هرچندبراساس قانون این نیروی کار در بطن خود غیرقانونی و سواستفادە از کودکان محسوب می‌‌شود اما این‌ها واقعیت‌های جامعه ماست که در زیرپوست شهر وجود دارد.

هرچند که مشکل ترک تحصیل تنها مختص به مقطع ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان نیست بلکه در سطح مراکز آموزش عالی نیز شاهد کاهش آمار دانشجویان بوده که دلایل متعددی در این امر دخیل هستند که نیازمند کار تحقیقاتی و پژوهشی است اما در بسیاری از موارد و سرمنشا آن مشکلات اقتصادی و مالی است زیرا در کشور مدرک گرایی در اولویت جذب ادارات و دستگاه‌های دولتی قرار گرفت و امروز به دلیل کاهش جذب و استخدام نیروهای جدید، شاهد آن هستیم که نسل جدید از مرکز آموزش عالی استقبال چندانی نمی‌کنند و بیشتر به بازار کارآزاد توجه می‌کنند.

کارشناسان آموزشی و صاحب‌نظران و کارشناسان این حوزه بر این باورند که اگر مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه رفع نشود شاهد افزایش ترک تحصیل دانش آموزان خواهیم بود و این امر آسیب‌های جبران‌ناپذیری را بە جامعە وارد خواهد کرد. افزایش آمار بزه و جرم و جنایت در جامعه، افزایش مشاغل سیاه و کاذب، کاهش آمار نیروهای متخصص و کارشناس در جامعه و افزایش فقر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از عواقب بزماندن دانش آموزان از تحصیل است

که باید درمانی برای آن تجویز شود تا تحصلی برای آحاد جامعه مهیا شود و عدالت آموزشی نیز در سطح کشور رشد پیدا کند و تفاوت مدارس از نظر کیفی در پایین‌تر سطح قرار گیرد.

با این حال آموزش و پرورش با چالش‌های زیادی از جمله کمبود نیروی انسانی، پایین بودن سرانه آموزشی، کمبود زیرساخت‌های آموزشی، ترک تحصیل، افت کیفیت تحصیلی دانش‌آموزان و… مواجه است. نتایج آزمون‌های بین‌المللی و آزمون‌های داخلی هم نشان از افت کیفیت تحصیلی دانش‌آموزان دارد. نتایج ترک تحصیل شامل افزایش نرخ بی‌سوادی، نابرابری اجتماعی و اقتصادی و تقویت چرخه فقر است. در نگاه کلی می‌توان گفت کمبودها و چالش‌ها سیستم آموزش و پرورش کشور را با چالش اساسی مواجه نموده است.

با توجە به اینکە کودکان و دانش آموزان جزو سرمایه‌ها و آینده‌سازان کشور هستند  ضروری است که دولت برای رفع چالش‌ها و موانع رشد سیستم آموزشی کشور برنامه‌های راهبردی و کاربردی را ارائه دهد و سال ۱۴۰۴ نیز غازی برای تغییرات ساختاری در بدنه سیستم آموزشی کشور باشد زیرا ادامه این روند می‌تواند تهدید و مانعی اساسی در پیش‌روی رشد و پیشرفت کشور باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *