امیر راستین کردستان

گۆڕان نیوز- با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و هنر از تلاش‌های امیر راستین یکی از چهره‌های فرهنگی و از شاعران در سنندج تجلیل به‌عمل آمد.

دیدار و تجلیل از فعالان فرهنگی و اجتماعی در استان کردستان به یک فرهنگ تبدیل شده است و به مناسبت‌های مختلف فعالان فرهنگی و اجتماعی به صورت خودجوش با پیشکسوتان و نام‌آوران حوزه‌های مختلف تقدیر و تجلیل می‌کنند و این فرهنگ سال‌هاست که در فرهنگ مردمان این سرزمین نهادینه شده است.

در مراسمی جمعی از نویسندگان و شاعران سنندجی با حضور در منزل امیر راستین یکی از فعالان فرهنگی و از معلمان پیشکسوت در سنندج از سالها تلاش این استاد ارجمند و دلسوز شعر و ادبیات تجلیل و قدردانی کردند.

ادبیات و پیام عشق و انسانیت

شیلان گیلانی یکی از بانوان هنرمند در این مراسم نیز با اشاره به ظرفیت‌ها و جایگاه ادبیات در جامعه عنوان می‌کند: کتاب ادبیات لبریز از عشق و انسانیت است که این پیام دوستی را به جامعه انتقال می‌دهد.

وی در ادامه عنوان می‌کند: محمد راستین سالهاست در حوزه شعر و ادبیات مشغول فعالیت هستند و تاکنون نیز خدمات ارزنده‌ای را ارائه داده‌اند و امروز جادارد که از زحمات همسر ایشان به عنوان یکی از حامیان و پشتیبان اصلی آقای راستین نیز تجلیل و قدردانی کنیم.

«محمد راستین»؛ معلمی که غزلهایش دلرباست

امجد ویسی دبیر انجمن استاد همت یار و از شاعران سنندجی در مراسم دیدار با «محمد امیر راستین» عنوان می‌کند: وقتی از شعر کلاسیک سخن می‌گوییم شاعر وادیب توانایی را به نظاره می‌نشینیم که در تواضع و اخلاق زبانزد خاص وعام است و او کسی نیست جز استاد «امیر راستین» متخلص به «امیر کردستانی».

وی همچنین می‌افزاید: شعر و ادبیات در فضای خانواده استاد راستین طنین انداز است و خوشبختانه خانوده ایشان در حوزه فرهنگ و هنر فعال هستند و اسعد راستین برادر کوچکتر استاد امیر راستین نیز در حوزه شعر یکی از افراد توانمند هستند.

ویسی در ادامه عنوان می‌کند: امیر راستین پیشه‌ی معلمی را برگزید و سی سال از عمر پر برکت خود را صرف خدمت در رشته‌ی ادبیات فارسی در مدارس ایران نمود وی عاشقانه به جوانان این سرزمین خدمت کرد و امروز بازهم مشغول فعالیت است.

وی در ادامه تصریح می‌کند که استاد راستین در کنار آموزش، هیچگاه از سرودن شعر و غزل فاصله نگرفت او شعر را رفیق دیرین و دوست بی غل و غش خود معرفی می‌کند که همواره در زندگی‌اش با او نفس کشیده است.

دبیر انجمن استاد همت یار به سبک شعری راستین اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: استاد امیر راستین در قالب کلاسیک و بویژه غزل و رباعی شعر می‌سراید زبان شعریش ساده و امروزی است. به گونه‌ایی که با خواندن اشعار او کمتر کسی گمان می‌کند این شعرهای فارسی را یک‌نفر ادیب کورد زبان سروده است.

امجد ویسی در ادامه می‌افزاید: یکی از پسران این ادیب توانا استاد آزاد راستین کردستانی بود که سال های سال درشهرستان شیراز موسیقی دف را آموزش می داد اما متاسفانه در زمستان ۱۴۰۲در شهرستان شیراز برگ‌های پر برکت عمرش در برابر طوفان اجل پرپر شد.این حادثه ی ناگوار روح و روان استاد امیر راستین را دگرگون ساخت و شاعری که همواره لبخند بر زبانش جاری بود امروز به‌عنوان پدری جگرسوخته در شعرهایش اشک و حسرت را به تصویر می‌نشیند که امیداست با گذشت زمان به سال‌های قبل از مرگ پسر نازنینش برگردد.

مجموعه شعر شاعران پیشکسوت عضو انجمن‌های ادبی چاپ می‌شود

اسعد فرهادی رئیس حوزه هنری استان کردستان در ادامه می‌گوید: محمد امیر راستین یکی از سرمایه‌های ایران زمین است و ایشان سال‌ها در عرصه ارتقای فرهنگ و هنر  این سرزمین تلاش کرده است.

وی در ادامه می‌افزاید: فرصتی مهیا شد تا در محفل شاعران و ادبا در منزل امیر راستین حضور پیدا کنیم و از زحمات این استاد گرانمایه تقدیر و تجلیل کنیم و امید است که بتوانیم به رسالت خود در مقابل جامعه فرهنگی در استان عمل کنیم.

رئیس حوزه هنری استان کردستان تصریح می‌کند: محمد امیر راستین یکی از غزلسرایان مطرح در سطح استان کردستان و کشور است و ایشان تاکنون آثاری ماندگاری را تولید کند.

فرهادی همچنین به  چاپ مجوعه شعر شاعران در استان اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در راستای حمایت و معرفی شاعران نوجوان کتاب مجموعه شعر شاعران جوان چاپ و منتشر‌ می‌شود و در همین راستا نیز مجموعه شعر شاعران پیشکسوت عضو انجمن‌های ادبی چاپ می‌شود.

بیوگرافی

«امیر راستین کردستانی» معلم پیشکسوت، شاعر و غزل سرای سنندجی

محمد راستین متخلص به «امیر» و امیر راستین کردستانی در سال ۱۳۲۸ در شهر مرزی بانه در خانواده‌ای فرهنگی چشم به دنیا گشود و باتوجه به شرایط شغلی پدرشان پس از هفت سال زندگی در شهر بانه به شهر سنندج بازگشتند. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد و پس از سپری نمودن  دوره سپاه دانش در سال ۱۳۵۲ به کسوت معلمی نایل شد و پس از ادامه تحصیل در دانشگاه رازی کرمانشاه در رشته ادبیات فارسی فارغ التحصیل شد و بیش از سی سال به عنوان دبیر ادبیات در نظام آموزش و پرورش در مدارس و مراکز تربیت معلم در شهرهای دیواندره، سنندج و سپس در شیراز  مشغول خدمت بود و در مدارس شیراز به درجه بازنشستگی نائل آمد.

باتوجه به علاقه‌ای که به شعر و ادبیات داشت از همان ایام نوجوانی با تشویق و ترغیب اساتیدی همچون استاد برهان الدین حمدی، بابا مردوخ روحانی، ابوسعید حواری نسب، سید ابراهیم ستوده، عبدالحمید حیرت سجادی، حسام الدین امین و  بسیاری دیگر نامداران عرصه فرهنگ و هنر به سرودن شعر پرداخت و اولین غزل‌هایش در سال ۱۳۴۴ در نشریات ادبی آن دوره، چون فردوسی، رنگین کمان و همچنین اشعارش در مجله‌های ادبی رودکی، صبح امروز، روزنامه خبر شیراز و پارس شیراز و به چاپ رسیده است

استاد سید عبدالحمید حیرت سجادی در کتاب‌های در گلزار شاعران پارسی گوی کورد ، در سال ۱۳۶۱ و کتاب در گلزار شاعران کردستان » در سال ۱۳۶۴ شرح حال و اشعاری از ایشان را به رشته تحریر کشیده است.

 وارستگی، تواضع، صداقت گشاده‌رویی و صمیمیت از خصوصیات اخلاقی ایشان است و به قول خودش از برای بیان احساسات درونی خود شعر می‌سراید.

 اشعارش بیشتر در مضامین عرفانی، اجتماعی و احساسی و بسیار لطیف، دلنواز است و در انواع قالب‌های رایج ادبی شعر کلاسیک، همچنین شعر نو نیمایی، معاصر و سپید نیز آثار ماندگاری را خلق کردند. اما بیشتر غزل را می پسندد و به غزل سرایی شهرت دارد.

«دلسوخته»

آتش عشق چنان در دلم افروخته شد                       که برگ و ریشه من، جمله در او سوخته شد

چه بنایی است محبت که دل سوخته دل                     به فغان آمد و بی شعله برافروخته شد

خواب در چشم من خسته نمی آید شب                      این حدیثی است که بی‌ مسئله آموخته شد            

مرغ شب را به من سوخته نسبت مکُنید                       که ز درد من و دلسوخته او سوخته شد

دل به بازار جنون رفت و مرا نیز فروخت                      همچو یوسف به زبر ناسره بفروخته شد

خواستم تا سخنی گویمت ای جان «امیر»                     جان ناشاد به لب آمد و لب دوخته شد.

بهار ۱۳۴۶

امیر راستین کردستانی

«ماه در کوچه رندان»

چون ماه از آن گوشه به این گوشه گذر کن                با گوشه چشمی به من ای ماه نظر کن

دیوانه منم من به سر کوی تو ای ماه                        آیی چو برون، از من دیوانه حذر کن

روی تو و خوی تو مرا سخت برآشفت                      باور نکنی بر درِ این خانه گذر کن

بگذر شبی از کوچه‌ی رندان نظر باز                      یک بار به این کوچه رندانه سفر کن

هر جا بروی باز طلوع تو در این جاست               ای ماه با طلوع دگری، بار دگر کن

زان جام لبالب که پر از آتش ناب است               یا را مددی؛  کام برا پرزِ شرر کن

هر چند نیایی تو به دیدار حریفان                       اما به پیامی شب ما را تو سحر کن

۲۲/۰۴/۱۴۰۳

امیر راستین کردستانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *