
گۆڕان نیوز_ انتصاب دکتر آرش لهونی بهعنوان استاندار کردستان، رویدادی تاریخی است که از دید بسیاری، تنها یک تغییر مدیریتی ساده نیست، بلکه تحولی گفتمانی در رویکردهای سیاسی، اجتماعی و توسعهای به شمار میرود. این انتصاب با خود امیدهای فراوانی برای تحقق آرزوهای دیرینه کُردهای اهل سنت به همراه آورده است؛ اما با چنین جایگاهی، چالشها و انتظارات نیز دوچندان میشود.
با توجه به پیشینه پژوهشهای علمی در حوزه توسعه منطقهای و مدیریت کلان (مانند مطالعات روستو درباره مراحل رشد اقتصادی یا دیدگاه هیرشمن درباره استراتژی قطب رشد)، میتوان گفت توسعه پایدار یک فرآیند خطی نیست، بلکه نیازمند صبر، برنامهریزی دقیق و توانمندی مدیریتی برای یکپارچه کردن ظرفیتهای موجود است. در این راستا، دکتر لهونی ظرفیت آن را دارد تا نقشی کلیدی در شکلگیری تحولات بلندمدت در کردستان ایفا کند.
پیشزمینه:
یک انتخاب تاریخی با معنای نمادین و عملی براساس گزارشهای رسمی و تحلیلی در سالهای اخیر (برای مثال، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره توسعه مناطق کمتربرخوردار)، کردستان همواره با چالشهایی همچون ضعف زیرساختی، مهاجرت گسترده نیروی انسانی، نرخ بالای بیکاری، و عدم توسعه صنعتی روبهرو بوده است. انتصاب یک استاندار بومی که از ساختارهای قومی و فرهنگی منطقه آگاهی دارد، حرکتی استراتژیک است که نهتنها بار معنایی دارد، بلکه در بطن خود، حامل پتانسیل تغییر ساختارهای سنتی توسعهنیافته است. دکتر آرش لهونی، با پیشینهای علمی و اجرایی، میتواند تصویری زنده از ارتباط بین شایستگی فردی و نیازهای منطقهای ارائه دهد. با این حال، باید به خاطر داشت که پروژه توسعه کردستان، فرآیندی درازمدت است که نیازمند مشارکت گسترده جامعه محلی و همکاری ملی است.
چالشها و ظرفیتها:
نگاهی تحلیلی تحقیقات آمارتیا سن (۲۰۰۰) درباره مفهوم «توسعه بهعنوان آزادی» نشان داده است که توسعه پایدار زمانی محقق میشود که جامعه محلی بهعنوان یک کنشگر اصلی در فرآیند توسعه مشارکت کند. یکی از اصلیترین چالشهای استاندار جدید کردستان، ایجاد بستری است که در آن مردم، نخبگان و نیروهای محلی احساس مشارکت واقعی و مؤثر داشته باشند. در عین حال، ظرفیتهای فراوانی در استان کردستان وجود دارد که میتوان آنها را به اهرمهای توسعه تبدیل کرد: پتانسیلهای طبیعی: از جمله منابع آبی، کشاورزی و گردشگری، که میتوانند به تقویت اقتصاد منطقه کمک کنند.
ظرفیت نیروی انسانی:
جامعه جوان و تحصیلکرده کردستان، سرمایهای گرانبها برای شکلدهی به اقتصاد دانشبنیان است.بررسی مطالعات پیشین (مانند تحلیل گزارش پروژه جهانی برابری منطقهای) نشان میدهد که تمرکز بر رشد متوازن و تقویت عدالت اجتماعی، از ارکان کلیدی برای توسعه پایدار است که استاندار جدید باید بر آن تاکید کند.رابطه بین صبر و تحقق پیشرفتیکی از مشکلات اساسی در انتظارهای عمومی از دکتر لهونی، آن است که برخی معتقدند این تغییر مدیریتی میتواند تمامی مسائل انباشته تاریخی را یک شبه حل کند. اما از دیدگاه علمی، توسعه زمانی امکانپذیر است که ساختارهای نهادی و اجتماعی با یکدیگر در تعامل باشند. نظریه ساختاری کارکردی تالکوت پارسونز بیان میکند که هماهنگی بین اجزای مختلف جامعه، شرط اساسی پایداری در فرآیند تغییرات است.بنابراین، نیاز به صبر استراتژیک نه یک درخواست منفعلانه، بلکه یک ضرورت مدیریتی است. جوامعی که موفق به مدیریت صحیح انتظارات عمومی شدهاند، نهتنها شرایط گذار را تسهیل کردهاند، بلکه مسیر توسعه را هموارتر ساختهاند.
پشتیبانی نخبگان:
تقویت مدیریت توسعهمحورحمایت از دکتر لهونی، تنها در قالب تقدیر از شایستگیهای وی معنا پیدا نمیکند؛ بلکه باید بهصورت عملی در قالب پیشنهادهای راهبردی و همکاری سازنده نخبگان منطقهای، اجرایی شود. همانطور که مایکل پورتر در نظریه خوشههای صنعتی توضیح میدهد، شبکهسازی بین بخشهای دولتی و خصوصی یکی از عوامل کلیدی موفقیت در پیشبرد طرحهای توسعهای است.
جامعه کردستان، بهویژه نخبگان و فعالان اقتصادی و اجتماعی، باید نقش خود را در قالب تعامل و ارائه طرحهای اجرایی ایفا کنند تا از فرصت کنونی، یک زیرساخت پایدار برای آینده ساخته شود.
آیندهپژوهی مدیریت کردستان:
چشمانداز بلندمدت اگر رویکرد مدیریتی دکتر لهونی بر اساس برنامهریزی علمی و اولویتبندی نیازها باشد، میتوان پیشبینی کرد که طی چند سال آینده، کردستان به یکی از نمونههای موفق توسعه متوازن در کشور تبدیل شود. موفقیت در این مسیر، نه تنها نیازمند تخصص و درایت استاندار است، بلکه مستلزم صبوری و پشتیبانی همهجانبه مردم و نخبگان است.از سوی دیگر، پژوهشهای نوین در حوزه حکمرانی خوب (مانند مطالعات بانک جهانی) نشان دادهاند که شفافیت، پاسخگویی و استفاده از دادههای بهروز برای سیاستگذاری، میتوانند کلید اصلی موفقیت استاندار در مسیر پیش رو باشند.
نتیجهگیری:
گذار به آیندهای روشن مدیریت دکتر آرش لهونی در کردستان فرصتی است که نهتنها برای مردم این استان، بلکه برای ساختار کلی کشور نیز میتواند الگوی موفقی باشد. با این حال، این موفقیت تنها با تعامل هوشمندانه، برنامهریزی راهبردی و مشارکت واقعی مردم امکانپذیر است. کردستان امروز بیش از هر زمان دیگری به صبوری هوشمندانه، انتظارات معقول و حمایت سازنده نیاز دارد تا در سایه مدیریتی توانمند و آیندهنگر، به استانی مترقی و پویا تبدیل شود. این فرصت تاریخی تنها زمانی به ثمر خواهد نشست که همه ما به این حقیقت اساسی واقف باشیم: هیچ تغییر ماندگاری بدون همدلی و شکیبایی محقق نخواهد شد.