گۆڕان نیوز- «هادی ضیاءالدینی» میگوید: مردم کردستان با طیف وسیعی از مشکلات و سختیها در طول تاریخ روبهرو بودهاند و اکنون لایق بهترینها هستند.
نشمین نوشادی/ خبرنگار گۆڕان نیوز-
استاد هادی ضیاءالدینی، مجسمه ساز کردستانی، سال ۱۳۳۵ در سنندج و محله «جور آباد» و در خانوادهای اهل شعر و عرفان به دنیا آمده است، مجسمه آزادی، اوراز، چوپان نی زن، مولوی کرد، نقش برجسته زیویه، کودک شناگر و مجسمه مقاومت و ایثار مردم کرد از جمله آثار این هنرمند در شهر سنندج است.
استاد هادی ضیاءالدینی در سال ۱۳۵۶ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران وارد شد و کار خود را در کلاسهای طراحی و نقاشی هانیبال الخاص صیقل داد. استاد ضیاءالدینی پس از پایان تحصیل به زادگاه خود بازگشت و از آن پس هم و غم خود را به تصویر کردن زندگی و احوالات مردم کردستان اختصاص داد.
باید گفت استاد ضیاءالدینی برگزیده چهارمین بیینال نقاشی در موزه هنرهای معاصر تهران در ۱۳۷۶ـ اولین بیینال بینالمللی طراحی در موزه هنرهای معاصر تهران در ۱۳۷۸ و منتخب اولین جشنواره هنرهای تجسمی اصفهان با دریافت دیپلم افتخار در زمینه مجسمهسازی در ۱۳۶۷ است.
این مجسمهساز و نقاش کردستانی در گفتوگو با خبرنگار گۆڕان اظهار میکند: از قبل از اسلام، کشور ایران پیشینه هنری بسیار غنی داشته، بعد از آن به دلیل حاکم شدن اندیشه ضوابط خاصی، هنر تا حد زیادی کمرنگ شد، فقه و شرع در اسلام هنر «مجسمه سازی در ایران» را ممنوع کرد و موجب متوقف شدن و همچنین عدم پیشرفت آن شد در این راستا باید گفت مجسمه سازی در کشورمان حرفی برای گفتن در عرصه را ندارد. اما با این وجود صادقانه عرض می کنم که کشور ایران از نظر مجسمه سازی و حضور مجسمه های بسیار خوب در ردیف اول قرار دارد و این نظریه، تفکر و دیدگاه بسیاری از صاحب نظران است.
وی توضیح میدهد: هنرمندان کردستانی به خصوص هنرمندان مجسمه ساز همیشه حرفی برای گفتن، فکری برای ارائه و راه کاری برای اصلاح دارند، در سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ پذیرش به دانشگاه های هنر، کاری بسیار سخت و نیازمند تلاشی مضاعف بود با این وجود خوشبختانه در همان سالها ۳۰ نفر از شاگردانم در دانشکده هنر پذیرش شدند و این نشان از توانابودن هنرمندان این منطقه از لحاظ ذهنی، تئوری و عملی بود که اکنون نیز با «کار به کاردان سپردن» میتوانند در این حوزه همچون گذشته موفق عمل کنند.
او بیان میکند: هنرمندان کردستانی وابستگی شدیدی به منطقه کردستان دارند و همیشه در تلاشاند که برای پیشرفت این دیار کارهای ارزشمندی انجام دهند، این ذات هنرمند است که همیشه نیاز به زیبایی را در ذهن خود می گنجاند و برای عملی کردن آن از هیچ تلاشی دریغ نمیکند.
استاد ضیاء الدینی، به ضرروت وجود «مجسمه آزادی» در شهر سنندج و تاثیر آن اشاره کرد و می گوید: در بسیاری از شهرها مجسمه آزادی وجود دارد اما مجسمه آزادی در شهر سنندج با وجود اینکه اهل خودستایی نیستم ولی باید گفت این مجسمه به معنای واقعی و هنرمندانه ساخته شده و سربلندی و آزادی این شهر را به نمایش میگذارد.
این هنرمند کردستانی اعلام می کند: مجسمه آزادی از سال ۱۳۷۲ تا به امروز در میدان آزادی شهر سنندج نصب شده و تاکنون حتی یک ترک مویی هم در آن ایجاد نشده است.
او میگوید: هنرمند از جامعه، ساختار محیط، ذهنیت، توان هنری و موضوعی که در اختیار دارد تصمیم به خلق یک اثر میکند در واقع مسئله «مجسمه آزادی» در ذهن من به شکل متفاوت تر بود، مجسمه آزادی به واسطه توان نسبی هنر توانسته بعد از چندین سال از ساخت آن همان قدر باشکوه به نظر برسد.
این هنرمند کردستانی با فروتنی و تواضعی که دارد میگوید: من از کارهایم تعریفی نمیکنم اما نباید واقعیت را هم پنهان کرد چراکه ارزش «مجسمه آزادی» و «پیکره مقاومت» به هنری است که به کار گرفته شده است.
به گفته استاد هادی ضیاءالدینی مجسمههایی که ساخته میشود باید تأثیرگذار و ماندگار و با شخصیت واقعی همخوانی داشته باشد.
او در خصوص معرفی مجسمههایش توسط مردم بسیار قدردانی کرد و می گوید: مسئولین نگاه تنگ و ترش سیاسی نسبت به کارهای هنری دارند اما مردم براساس نیازهای روحی خود طالب مجسمه در سطح شهر هستند و زمانی که من را میبیند پیشنهاد میدهند که در فلان محله هم کاری انجام دهم و این انگیزه من را برای ساخت مجسمه چندین برابر میکند.
استاد ضیاء الدینی با اشاره به اینکه تاریخ هنر به فراغت مردم برمیگردد، بیان میکند: در این شرایط سخت اقتصادی که گرانی سر به فلک کشیده به اجبار زنان و مردان برای معیشت خانواده دو شغل را انتخاب میکنند باید به این موضوع نیز توجه کرد که این شرایط موجب شده آنها مجالی برای دیدن نمایشگاه نقاشی، تئاتر و موسیقی نداشته باشند اما با این وجود، هنرمندان کردستانی تا جای که توانستهاند فعالیت هنری خود را ادامه میدهند، مردم کردستان با طیف وسیعی از مشکلات و سختیها در طول تاریخ روبه رو بودهاند و اکنون لایق بهترینها هستند.
این استاد مجسمه سازی عنوان میکند: زمانی که نمایشگاه برگزار میکنم از هر نوع قشری به دیدن نمایشگاه ام میآیند و از جمعیت بی نظیر و استقبال مردم در نمایشگاه به وجد میآیم و از ابتدا تا پایان نمایشگاه در آنجا حضور دارم و جوابگوی سوالات آن ها در خصوص کارهایم هستم.
استاد ضیاء الدینی، به اولین خاطرات نقاشی کردن خود در شهر سنندج ورق میزند و میگوید: سال ۱۳۵۶ که جوانی ۲۰ ساله بودم با یک تخته شاسی به قهوهخانهها و مراکز شلوغ مثل خیابان سیروس سنندج میرفتم و لحظه های ناب آن دوره را طراحی میکردم، این کار باعث شد که بسیاری از مردم من را بشناسند و در رابطه با طراحی و نقاشی سوال بپرسند و بیشتر با این حرفه آشنا شوند. و این اتفاق موجب شد که در سالهای بعد گاهی هم کلاس طراحی را در خیابان ها برگزار کنم و در هر نقطه (از میدان اقبال تا دورمیدان) یک شاگردم را برای طراحی میگذاشتم که هم مردم این رشته را بشناسند و هم اینکه شاگردانم این رشته را به عنوان یک حرفه بپذیرند و لذت ببرند.
او به متفاوت بودن کردستان و رنج و درد مردم این منطقه اشاره کرد و میگوید: متحمل شدن درد و رنج مردم این منطقه تا حدی من را آزار میدهد که نمیتوانم در شهر دیگر کار کنم و تمام موضوع های نمایشگاههایم برای این مردم است و با اندکی توجه معلوم می شود که موضوع های شاد در کارهایم به ندرت پیدا میشوند.
ضیاء الدینی میگوید: من طوری پرورش یافتهام که در بطن جامعه باشم و درک درستی نسبت به مردم پیدا کنم و این درک به نوعی در دیدگاه و نگرش من تاثیر چشم گیری دارد.
او در جواب این پرسش که شهر چه نیازی به مجسمه دارد؟ خاطرنشان می کند: مجسمهسازی شهری کاملاً تحت تأثیر فرهنگ، رشد فکری، درک جامعه و امکانات یک شهر یا یک تمدن است، کردستان با توجه به تاریخچه فرهنگی که دارد می طلبد کارهای هنری بیشتری در سطح شهر داشته باشد.
گفتنی است؛ استاد هادی ضیاء الدینی مجسمه ساز کردستانی، در سنندج، تهران، اصفهان، تبریز، ایلام، همدان، مهاباد، سقز، مریوان، بانه، قشم، چابهار، کرمانشاه، اشنویه، بیجار و دیواندره نمایشگاه برپا کرده و همچنین در سوئیس، آمریکا، چین، کویت، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان و در چند کشور دیگر نیز مستقیماً نمایشگاه برپا کرده و در کشورهایی نیز از طریق موزه کارهای خود را به نمایش گذاشتهاست.